باز کرده این دلم حال و هوای حرمت
چه شود ره بدهی باز مـرا در حرمت
«خودم»
باز کرده این دلم حال و هوای حرمت
چه شود ره بدهی باز مـرا در حرمت
«خودم»
خدایا!
خودت که بهتر میدونی، مدتیه سخت درگیرم، گره کارم رو وا کن،
خودم که روسیاهم،قسمت میدم به حق اون آقایی که اینقدر سریع راضی میشه و مهمون میکنه که من گنهکار رو 6 ماه قبل مهمون خودش کرد.
توفیق داشتم تا اونجا روبروی گنبد طلاییش بایستم و در دلم بگم :
اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ